سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مصطفی و علی!

ارسال‌کننده : حامد احسان بخش در : 86/3/31 1:21 صبح

«مصطفی چمران»-به قول لبنانی‏ها، شمران!- و «علی شریعتی»؛ نمونه‏هایی کوچک از «علی»؛ بزرگ‏مردِ جمعِ اضداد!


کلمات کلیدی :

مشاوره پزشکی

ارسال‌کننده : حامد احسان بخش در : 86/3/30 2:47 صبح

با سلام خدمت دوستان...سریع بریم سر سوالات:
سوال 1- فشار خون چگونه گرفته می‏شود‍،به چه دردی می‏خورد و چه چیزی را نشان می‏دهد و بالا یا پایین بودن آن نشان دهنده چه چیزی است؟
جواب:
فشار خون توسط دستگاه فشار سنج اندازه گیری می‏شود...این روزها دستگاه دیجیتال آن هم به بازار آمده است و کم کم دارد جا باز می‏کند...فشار خون در حقیقت قدرت پمپاژ خون توسط قلب در رگها می‏باشد...و حاصل عملکرد قدرت عضلانی قلب و میزان مقاومت عروق بدن می‏باشد...هر چه قدرت عضلانی و مقاومت عروقی بالاتر رود این فشار خون نیز بالاتر می‏رود...هر کسی فشار خون نرمال خاص خودش را دارد ولی به صورت میانگین جهانی فشار خون بین 85 تا 135 میلی‏متر جیوه نرمال می‏باشد...البته این فشار خون سیستولیک می‏باشد...فشار سیستولیک همان فشار خونی است که در زمان پمپاژ قلب وجود دارد(چیزی که به ماکزیمم معروف است)...فشار خون دیاستولیک نیز فشار خونی است که در زمان استراحت قلب و پرشدن قلب از خون وجود دارد(که به مینیمم معروف است)...فشار خون بالا مضرات زیادی دارد...اول اینکه نشان‏دهنده کار زیاد قلب می‏باشد و طبیعی است که کار کردن بیش از حد قلب باعث خستگی مفرط آن و در نهایت نارسایی آن می‏گردد...از علائم آن می‏توان به سردردهای شدید،دردهای قفسه سینه در کار کردنهای معمولی،سرگیجه و...اشاره کرد...فشار خون پایین نیز نشان‏دهنده پمپاژ غیر‏طبیعی و کمتر از نیاز قلب می‏باشد که از علائم آن می‏توان به ضعف و سرگیجه در هنگام بلند شدن اشاره نمود...از مضرات فشار خون بالا می‏توان به نارسایی کلیه،نارسایی شبکیه چشم و بسیاری از ارگانهای دیگر بدن نیز اشاره نمود...
سوال 2_ اینکه می‏گویند اگر قرصها را با هم بخوریم اثرش از بین می‏رود و چند تا قرص را با هم نخوریم درست است یا خیر؟
جواب:
این مطلب در مورد تمام قرصها صدق نمی‏کند... اگر بخواهم به این سوال جواب کامل بدهم باید یک فصل بزرگ از کتاب فارماکولوژی را بنویسم که جای آن نیست،اما به صورت خلاصه بگویم که متابولیسم(تجزیه داروها در بدن) در چند ارگان صورت می‏گیرد...مثل کبد و کلیه...بعضی از داروها در کاهش و یا شدت فعالیت آنزیمهایی که در متابولیسم این داروها نقش دارند،دخالت می‏نمایند...مثلا دارویی مثل وارفارین عملکرد آنزیمهای کبدی دخیل در متابولیسم را شدت می‏بخشد...در نتیجه اکثر داروها را نباید با آن به طور همزمان مصرف کرد چون زود تجزیه و متابولیزه می‏شوند و مدت اثرشان در بدن کاهش می‏یابد...اما،بعضی از داروها نیز بر هم اثر مثبت دارند(اثر سینرژیک) بنابراین مصرف همزمان آنها نه تنها ایرادی ندارد بلکه توصیه می‏شود که با هم خورده شود...بنابراین نمی‏توان به این سوال به صورت کلی پاسخ داد...
این آخرین سوالی بود که در مورد قرص و دارو پاسخ دادم،چون مبحث مهمی است و بدون نظارت مستقیم پزشک مصرف آنها توصیه نمی‏گردد...
با تشکر...منتظر سوالات شما هستم...سوالاتتان را به صورت کامل و با جزئیات در قسمت کامنتینگ همین مطلب به صورت عمومی و خصوصی بپرسید...تا هفته بعد خدانگهدار!



کلمات کلیدی :

یگانه زائر..

ارسال‌کننده : سایه ساروی در : 86/3/29 1:18 صبح

باسم الرب الشهداء بی مزار

ای یگانه زائر قبر بی بی ......آقا جون .....امشب ، وقتی سر بر قبر مادر گذارده و نوای ملکوتیه ( وااماه ) سر میدی .....ما رو از یاد مبر....به بی بی بگو که : گنهکاران چشم امید به شمایان  دارن....

آقا جون ، یقین امشب  بعد از زیارت قبر مادر ، به  گمنامان  تشییع شده ، که امروز در پی مدتها بی مزاری ، به غربت  آرام گرفته اند هم ، سر میزنی .....آخه اونا هم خیلی غریبن...
ای آه بلند بی کسی ، به  اونا بگو که منتظرینشون.... و منتظرینتون....

آقا جون ....کمی دورتر به غریبان فکه و شلمچه و دوکوهه و ...... بقیه مزار شهدای گمنام هم سر میزنی ... 
ای  نسیم معطری که بر قبور گمنامشان میوزی ،  ببین که این بی مزاران ، چه  غریبانه  رفته اند و چه عاشقانه خفته اند....

آقا جون کمی دورتر ..... کمی دورتر از کمی....... به سرزمینهای دور ...مدفنه شیعیان گمنامت هم سر میزنی؟؟؟ 
به ضاحیه.... وفاءالحطاط.... قرنطاطیل ....بیر احمد....و تمومه نقاطی که سربازانه غریبت ، وه که چه گمنام خفته اند هم ، سر میزنی؟

به اون بی مزاران گمنام که در غربت آرام گرفته و نشون از بی نشونشون در ناکجا آباد ها هم نیست ، سر میزنی؟؟؟
قطعا که تنها زائر اون خاک غربت گرفته تو هستی و بس...
وه که چه نسیمی از حضورت ، بر مزار اون بی مزاران وزیدن خواهد گرفت!! کاش اندکی از خاک اون خفتگانِ در غربت ، با نسیم وجودت وزیدن گرفته و بر چشمانه منتظران مینشست...

ای  خفتگانه غربت زده ، خاموش شدگان  در ناکجا آبادهای زمینی ، عزیزان پر کشیده به دیار عشق ، میهمانانه خوان الهی ، ای همه کسان ، :
                  آنچه خدا روزیتان نموده ( احلی من العسل ) گوارایتان باد.
پ ن :

1-قرار بود داستان باشه، اینم یه داستان ...اما عینه واقعیت.
2- اگه دلگیر بود ببخشید ؛ حسی بود که با توجه به ایام دست داد.




کلمات کلیدی :

در سوگ رحیل...

ارسال‌کننده : در : 86/3/28 2:56 عصر

پیکر مطهرمرحوم آیت الله فاضل لنکرانی تشییع پیکر مطهر حضرت آیت الله فاضل لنکرانی تشییع پیکر مطهر حضرت آیت الله فاضل لنکرانی
عزای عمومی درقم به مناسبت ارتحال حضرت آیت الله فاضل لنکرانی




کلمات کلیدی :

دل خوش دار...

ارسال‌کننده : سیدمحـمـدرضـافـخـری در : 86/3/27 12:15 عصر

بنام خدا

حافظ فرمود :

تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار                   که رحم اگر نکند مدعی، خدا بکند...




کلمات کلیدی :

دریا باش تا نگندی

ارسال‌کننده : در : 86/3/27 9:0 صبح

مردی پیش بایزید بسطامی آمد و گفت:  (( چرا هجرت نکنی و از شهری به شهری نروی  تا خلق را فایده دهی و خود نیز پخته تر گردی که گفته اند:


 بسیار سفر باید تا پخته شود خامی/صوفی نشود صافی تا در نکشد جامی.))


بایزید گفت: (( در این شهر که هستم، دوستی دارم که ملازمت (همرامی) او را بر خود واجب کرده ام. به وی مشغولم و از او به دیگری نمی پردازم .))


آن مرد گفت: آب که در یک جا بماند و جاری نگردد ، در جایگاه خود بگندد.


بایزید جواب داد : (( دریا باش تا نگندی))


<><><><><><><><><><><><><><><><><><><><><><><> 


چنان که رابعه را که از زنان عارفه بود، کسی گفت: از خلوت بیرون آی تا شگفتی های خلقت بینی. رابعه گفت: (( به خلوت در آی تا عجایب خالق بینی.))


 


از کتاب حکایت پارسایان

نوشته ی: رضا بابایی /صفحه: 176



کلمات کلیدی :

ترش و شیرین 3

ارسال‌کننده : در : 86/3/26 2:59 عصر

_ چقدر می‏خوای بدی؟
_ با منی؟
_آره،چقدر می‏خوای بدی؟
_برای چی باید پول بدم؟
_ مگه نمی‏خوای خوش بگذرونی؟...یعنی اینقدر ارزش ندارم که بخوای پول بدی؟
...
...
...!

و من همچنان در جواب سوال او مانده‏ام که او چقدر می‏ارزد؟...ارزش یک انسان چقدر است؟...




کلمات کلیدی :

دانی چرا یوسف را چندین سال از تو جدا کردم؟

ارسال‌کننده : در : 86/3/25 9:40 صبح

خداوند وحی فرستاد به یعقوب که : دانی چرا یوسف را چندین سال از تو جدا کردم؟ یعقوب گفت :  نمیدانم .

 

وحی آمد : از آن که گفتی " ترسم از گرگ که اورا بخورد " ای یعقوب !  چرا از گرگ ترسیدی و به من امید نداشتی ؛ و از غفلت برادران وی بیندیشیدی و از حفظ من  نیندیشیدی.

 منبع: کتاب حکایت پارسایان// نوشته رضا بابایی  // نشر هستی نما//ص131

 

 




کلمات کلیدی :

طعم تلخ چند تصویر!

ارسال‌کننده : در : 86/3/24 5:15 صبح

Photo

Photo

Photo

Photo

Photo




کلمات کلیدی :

مشاوره پزشکی

ارسال‌کننده : در : 86/3/23 12:33 صبح

خب می‏پردازیم به سوالاتی که پرسیده شده است...قبلش یک توضیحی بدم...بعضی سوالات در چهارچوب اطلاعات یک پزشک عمومی نیست،برای همین به آنها پاسخ نمی‏دهم...

سوال اول: چرا بعضی افراد خیلی زود بوی بد عرق می‏دهند و برای این مشکل چه باید کرد...
جواب:
کلا افراد در این زمینه با هم فرق می‏کنند...و این نمی‏تواند نشان‏دهنده بیماری خاصی باشد بجز یک مورد،آن هم بیماری سیستیک فیبروزیس می‏باشد که بعیده تا سن بلوغ شناسایی نشده باشه،این بیماری مادرزادی و ژنتیکی ناشی از نقص در کانالهای سلولی مربوط به کلر می‏باشد و با تست عرق و مقدار کلر آن شناسایی می‏شود،به جز این مورد مشکل خاصی وجود ندارد...به افرادی که بوی بد عرق خیلی زود در آنها به وجود می‏آید پیشنهاد می‏شود بعد از حمام آبلیمو به پوست بمالند تا محیط همچنان اسیدی باقی بماند،چون محیط قلیایی باعث فعال شدن میکروبهای پوست و تولید بوی بد عرق می‏شود...

سوال دوم:چرا گاهی خون در ادرار دیده می‏شود و راههای تشخیصی جهت کشف منشا این خون چیست؟
جواب:علتهای زیادی جهت دیدن خون در ادرار وجود دارد...وجود سنگ در مجاری ادراری،مرحله قاعدگی در زنان،بیماریهای مزمن کلیوی،سرطان مثانه،تروما و آسیب به مجاری ادراری و وجود انگلی به نام شیستوزوما هماتوبیا که در آب وجود دارد و از راه مجاری ادراری به مثانه می‏رود و در ایران در آبهای کارون وجود دارد...اما،گاهی اوقات ادرار به رنگ قرمز در می‏آید که به اشتباه خون شمرده می‏شود...مثلا در رابدومیولیز که یک آسیب عضلانی است و میوگلوبین(یکی از پروتئین‏های عضلانی) وارد ادرار می‏شود و چون قرمز است با خون اشتباه گرفته می‏شود،گاهی نیز مصرف بعضی مواد غذایی همچون لبو ادرار را قرمز رنگ می‏کند...جهت تشخیص،اولین اقدام یک آزمایش ادرار است...که نخست بفهمیم که خون می‏باشد یا چیز دیگر...سپس به المانهای دیگر آزمایش،باید دقت کرد...به راحتی می‏توان رابدومیولیز و بیماریهای مزمن کلیوی را تشخیص داد که در این مطلب نمی‏گنجد...باقی تشخیصها نیز با گرفتن شرح حال می‏توان به آنها شک کرد...

سوال سوم:داروهایی که در درمان عشق به کار می‏روند چیست؟
جواب:
من این موضوع را در وبلاگ خودم مطرح کرده بودم،جوابش داروهای آنتی‏سایکوتیک می‏باشد...یعنی داروهای ضد جنون...بعضی از این داروها عبارتند از:کلرپرومازین،هالوپریدول،هالودول،کلوزاپین،اولانزاپین،ریسپریدون،سرتیندول و...
نکته‏ای که باید توجه داشت این است که این داروها عوارض بسیار زیاد و شدیدی دارند و باید با نظر پزشک و زیر نظر او مصرف شود و مصرف خودسرانه آنها به هیچ‏وجه توصیه نمی‏شود اما به صورت کلی در پنج مورد اساسی، این داروها منع مصرف مطلق دارد که عبارت است از:
1-میاستنی گراو 2- بیماری آدیسون 3- گلوکوم 4- دپرسیون قبلی یا فعلی مغز استخوان 5- بیماری پروستات
حالا توضیح این بیماریها چیست،بماند...فقط خدا کسی را عاشق نکند!

مطلب طولانی شد...امیدوارم که به دردتان بخورد...سوالاتتان را به صورت کامل و با جزئیات در قسمت کامنتینگ همین مطلب به صورت عمومی و خصوصی بپرسید...تا هفته بعد خدانگهدار!




کلمات کلیدی :

   1   2   3      >