منو چه به این حرفا؟!...
یا رفیق!
السلام علیک ایها النبی و رحمة الله و برکاته...
السلام علینا و علی عباد الله الصالحین...
و من اگه یه ذره حواسم جمع باشه، به این جاش که می رسم باز گیر می کنم... خیلی ساله... شاید از همون موقع که تازه یاد گرفته بودم معنی این جمله هایی که می گم چیه و دیگه مجبور نبودم بعد از هر جمله به مخم فشار بیارم که تو کتاب تعلیمات دینیمون، زیر جمله عربی، چی ترجمه کرده!!
فکر می کردم فقط منم که گیرم!!... تا وقتی که چند سال پیش یکی دیگه رو هم پیدا کردم... همدرد!
- السلام علیک ایها النبی و رحمة الله و برکاته.
السلام علینا و علی عباد الله الصالحین.
باز هم مکث همیشگی ارمیا. به این جای نماز که می رسید صورتش در هم می رفت. فکری به پیچیدگی و در هم ریختگی موهایش به جای سر، توی سرش ریشه می دواند:
-من چه ربطی به بندگان صالح خدا دارم. شاید خدا خواسته مرا مسخره کند. من با...
و بعد گناهان کوچک و بزرگش را به یاد می آورد. خجالت مثل برق گرفتگی می لرزاندش و بعد هم متوجه مکث زیادش می شد.
- السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
خداییش تنها جای کتاب ارمیا امیرخانی که ازش خوشم اومد همین یه تیکه اس...
ولی من مثه ارمیا فکر نمی کنم شاید خدا خواسته مرا مسخره کند... همیشه برام در حد یه سوال و تعجب مونده... و هر چند وقت یه بار یه جواب تازه براش...
اوایل نه این که فکر کنم مسخره شده باشم... تلنگری بود... احساس شرم از این که خودمو باید کنار صالحین بذارم... و من کجا و صالحین کجا... اما هیچ وقت از شرم مثه برق گرفته ها نلرزیدم... کاش می لرزیدم!
بعد از چند وقت استادی یه تفسیر از خودش برا این سلام داد! یه تفسیر به رای!... سلام نه به معنی درود که نام دولت مهدی(عج) است و این جا یه چیزی تو مایه های دعا و آرزو برای اینه که ما هم این دولتو ببینیم!!!!...
و چند هفته ایه وقتی به این سلام می رسم... حس می کنم یه جور تلقینه!... یه تلقین مثبت! روزی پنج بار هی الکی خودمو میذارم کنار صالحین!... با این همه تلقین و تکرار هر کی دیگه بود آدم شده بود...
دعا کنید منم بشم!
..............................................................................
1. طولانی شد اما وقت گرفتم... خوندنش دو دقیقه بیشتر نشد!
2. ایام البیض و اعتکاف، دعامون کنین!
کلمات کلیدی :