سیاست قشنگ!
یا رفیق!
سیاست!
اولین چیزی که ناخودآگاه دنبال این کلمه تو ذهنم ردیف میشه اینه: بی پدر و مادره!
و بعد یاد ماکیاول می افتم! و خیلی بی ربط یاد اون جمله ی کذاییه هابز که انسان گرگ انسان است! و چه اعصابی از من خورد کرد خوندن نظریات احمقانه ی این غربیا!
دلم می خواد بی خیال این حرفا، سیاست رو قشنگ ببینم! به سیاست ما عین دیانت ماست فکر می کنم... و فقط یاد مدرس می افتم! نمی دونم! شاید برام کلیشه ای شده این جمله!
.
.
.
السلام علیکم یا اهل بیت النبوة و موضع الرسالة و مختلف الملائکة و مهبط الوحی و معدن الرحمة و خزان العلم و منتهی الحلم و اصول الکرم و قادة الامم و اولیاء النعم و عناصر الابرار و دعائم الاخیار و ساسة العباد... و ساسة العباد... و ساسة العباد... و سیاستمداران بندگان!
چقدر این جوری سیاست به دلم می چسبه!
فقط نمی دونم چرا هنوزم تا اسم سیاست میاد اول یاد ماکیاول و هابز می افتم...
دعامون کنید!
کلمات کلیدی :