سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عشق ابهام!

ارسال‌کننده : رائد در : 86/9/14 1:22 صبح

تفریح؟ آخه آدم که همه رازهاش رو همه جا جار نمی‏زنه!

بزرگ‏ترین تفریح من یه زمانی این بود که برم میدون ولـ... و از اون‏جا برم پارک ولـ... و بشینم و ... . بعد از اون برنامه‏م یه خرده عوض شد. فکر کنم بزرگ‏ترین تفریحم شد این‏که برم خیابون معا... و از اون‏جا هم می‏رفتم پارک ملـ... و ... . البته این دومی یکی دو باری بیش‏تر اتفاق نیفتاد. الان هم بزرگ‏ترین تفریحم اینه که برم خیابون معا... و از اون‏جا برم گلـ... و از اون‏جا هم برم بوستان امـ... و ... .

بزرگ‏ترین تفریح من اینه که دو تا از اون بستنی قرمزا بگیرم و ... .

البته خب خیلی کم پیش میاد. دیگه خودتون حساب کنید درصد مستی و درصد نشئگی رو!

از اینا که بگذریم،‏ شعر خوندن هم خیلی تفریح ایولیه. و ایضا کتاب دیدن. یه وقتایی یکی از تفریح‏های همیشگی‏م گشت و گذار توی کتاب‏خونه‏ها بود؛ آه! چه لذتی داشت؛‏ و البته هنوز هم داره!

عشق می‏کنم مبهم می‏نویسم!




کلمات کلیدی :