سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جک

ارسال‌کننده : حامد احسان بخش در : 85/9/24 8:21 عصر

دیروز یکی از وبلاگ نویسا اومده بود قم و خلاصه یه هفت هشت تا از وبلاگ نویسا به خاطر حضور ایشان دور هم جمع بودن .
این وسط یکی یه جک بامزه گفت که من دلم نیومد اینجا نگم .


یه روز یه مداحی تو مسجد گفت چراغا رو خاموش کنید می خواهیم همگی بریم کربلا . خلاصه چراغا رو خاموش کردن و مداح هم روضه خوند و بعد که چراغ روشن شد دید همه یه ساک و پتو کلی وسائل با خودشون آوردن مسجد .
گفت بابا اینا چیه دیگه . خبریه ؟
گفتن آقای مداح شما خودت گفتی میخواهیم بریم کربلا دیگه . ما هم وسایلمون رو جمع کردیم که بریم .
مداح گفت بابا من گفتم که یه شور و حالی مجلس بگیره . نگفتم که برید وسایلتون رو بیارید .
یکی از جمعیت گفت آقای مداح یعنی نمی ریم کربلا ؟ این وسایل رو الکی آوردیم ؟
مداح گفت آره بابا . ان شاالله یه دفعه قسمت می شه همگی با هم می ریم زیارت .
اون آقایی که سوال رو پرسیده بود داد زد بیرون مسجد آهای اصغر به بچه ها بگو از اتوبوس پیاده بشن ، انگاری فعلا مسافرت عقب افتاده . بعدا می ریم ان شاالله .

خیلی بی مزه بود ؟

 




کلمات کلیدی :