...
...
مسیح من!
دلم میخواست از کسانی شکایت کنم که نام اسلام را یدک میکشند و با نام اسلام به اسلام ضربه میزنند... از کسانی که از اسلام یا فقط جاذبهش را یاد گرفتهاند یا فقط دافعه را...
یا چنان درهای آزادی و تساهل و تسامح را میگشایند که حتی اگر تمام مقدسات به سخره گرفته شود، باید به احترام آزادی بیان، سکوت کرد و لبخند زد... حتی اگر معصوم را قابل استیضاح بدانند، باید برای اوج دموکراسی کف زد و...
یا چنان تنگ میگیرند و سخت، که کوچکترین خطا بخشودنی نیست... که انگار جز خود را مسلمان نمیدانند...
دلم میخواست از کسانی شکایت کنم که نگذاشتند، یا نمیگذارند همچنان امت وسط باشیم...
اما نمیکنم!
از اینها هم شکایت نمیکنم که کم از اسلام دورمان نکردهاند...
کلمات کلیدی :