اندر تفکرات فلسفی ما!
یا رفیق!
چند وقتی هست گاهی دچار تفکرات فلسفی-نتی میشم... یه نمونهش همین موضوع بغرنج کامنته! و فلسفهی وجودیش!!!
از چند ماه پیش بود که کمکم شروع شد و گاهگاهی با تریپی خردمندانه زیرلب تکرار میکردم: کامنتیدن با نکامنتیدن؟ مسأله این است!!... گرچه هنوز جواب روشنی برای این مسألهی مهم پیدا نکردهم، اما همین شد که آمار کامنتگذاریم به شکل فاحشی کاهش یافت و محدود شد به چند تا وبلاگ! و البته مهمتر از همهشون، وبلاگ وزین و محترم دومین!
چند وقتی فکرمان در آرامش فلسفی به سر میبرد که چند روز پیش باز دوباره شروع شد!!! البته این بار ویژهی دومین جان خودمان بود! باز به سبک همون آیکونه معروف متفکر، مدام دستی به چونهی مبارک میکشیدیم و تکرار میکردیم: شیطنت یا نشیطنت؟ مسأله این است!! و اینگونه شد که در این دور از تفکرات فلسفی-نتیمون، که هنوز نتایج نظری منسجمی نداشته، به نتایج عملی جدیدی رسیدیم!!!
اما هنوزم که هنوزه، نمیتونم قطعی بگم هدف از کامنتگذاری و کارکرد این پدیدهی خاص، چی میتونه باشه!
شناختهترین کاربرد این پدیده البته قطعا برای بلاگران عزیز روشنه! همون جملهی معروفه به کلبهی حقیرانهی من سری بزنید!!! اما خب کارکردای دیگهایم براش دیده شده، مثه اظهار وجود و ابراز زنده بودن! تیکه انداختن، مردمآزاری و استفاده از نام و عنوان بلاگری دیگر- طبیعتا اگه آیپی رو بیخیال شیم، کامنتدونی، شدیدا مصداقه کی به کیه اس! -، تمرین نوشتن متون ادبی، گیر آووردن تابلو تبلیغات مفتکی و ...! البته یه کارکرد ویژه هم داره که فقط سایه خانوم جونم خوب بلده! و هیچ جای دیگه، لاقل من رویتش نکرده م! اونم ایجاد انقلاب و بهم ریختن امنیت ملی وبلاگ گروهیه
کلمات کلیدی :