بازیهای عجیب و مردانه!
بذار اول براتون یه ضرب المثل بگم
بازی اشکنک داره سر شکستنک داره.
حالا حتما میگید چه ربطی داره؟
خب ربطش به همین هست که توش یه کلمه بازیه خب همینم هم کفایت میکنه. می گید نه از 118 دومین بپرسید.
خب این ضرب المثل رو به خاطر چند تاچیز گفتم.
اول یه خاطره از سال قبل از ابتدایی.
یادم میآید خیلی بچه شیطونی بودم البته فکر نکنید که شیطنت به خاطر باهوشیه، یقین کنید.
واسه همین به اصرار بابا مامان و اشتیاقی که خودم به مدرسه رفتن داشتم منو فرستادن مدرسه اونم یک سال زودتر.
من عادت داشتم هر وقت معلم از کلاس می رفت بیرون روی اون میزهای قراضه راه می رفتم و از روی یکی میپریدم روی یک میز دیگه.
تقریبا این کار هر روزم بود تا اینکه چشمتون روز بد نبینه افتادم و دستم شکست(نه سرم) و دیگه نذاشتن برم مدرسه.
ویه چند تا بازی بود که ما خیلی انجامش میدادیم و باهاش حال می کردیم که به هیچ کس توصیه نمیکنم.
1. کارتک : روش بازی این بود که چند نفر جمع می شدند و یکی می نشت و دستهاش رو به صورت قفل مانند در میآورد البته قفل نمی کرد و دیگران باید با دست وسط این دوست قفل زدهاش میزدند بعد هر کسی دستش توی قفل دستهای اون گیر میکرد باید چشم می ذاشت. بعد همه می رفتن قایم میشدند. و هر کسی می تونست این فردی که چشم گذاشته رو قبل از اینکه دیده بشه و به اصطلاح سوسوک بشه بگیره همه بیرون میاومدند و یک دست کتک مفصل بهش میزدند.
2.جو جو گندم.این یکی خیلی خفن بود یکی از بچه ها به عنوان اوستا بود بعد از بین بقیه یکی رو انتخاب می کرد و یک کمربنددستش میداد و هر وقت میگفت جو حق داشت هر کی دم دسش می رسه با اون کمربند بزنه و هر وقت میگفت گندم دیگه حق نداشت و بچهها باید می گرفتنش.
زمانی که می گفت گندم اگر کمربند رو به اوستا نمیرسوند و بچهها از دستش می گرفتند مجازات میشد و یک کتک حسابی میخورد اگه هم میرسوند هم که برنده بود.
کلا هر وقت توپ گیرمون نمیاومد. حسابی کتک کاری میکردیم.
ضمنا اینها همه واسه تنوع بود. تنوع تو این پستهای بازی. حالا کی جرات داره از این بازیها
بکنه ! هان
* ایشون ؟؟ آهان ایشونن دیگه !!
کلمات کلیدی :