یادته؟
سلام .دو دقیقه وقت داری؟ میخوام برات چند تا جک بگم. میخوام یه چیزایی رو به یادت بیارم یادته تو عید من و مامان و بابا واسه کربلا اسم نوشتیم؟ تا مرز مهران هم رفتیم ،َ3 روز تو یه مدرسه سرد موندیم. یادته اونجا سرما خوردم؟ بعد از 3 روز همه میگفتن برمیگردیم ایران .فقط من بودم که میگفتم میریم کربلا .یادته چه امیدی داشتم؟یادته حتی شرط بستم که میریم؟ میدونی چرا؟؟؟ چون فکر میکردم میریم زیارت عباس و حسینت ، چون میگفتن اونا بابالحوایج اند ،چون میگفتن کسی رو ناامید نمیکنن ، چون به تو ایمان داشتم و پشتم به تو گرم بود. یادته چقدر راحت نا امیدم کردی؟ یادته ، وقتی شنیدم اشکام بند نمیومد؟ نه اینکه نرفتیم نه ،یه جورایی شوکه شده بودم اینکه چرا نا امید شدم؟ چرا یقینم رو نسبت به خودت و حضرت ابوالفضل سست کردی؟ چرا همه قسم ها و دعاها و خواهش هامو نادیده گرفتی.اخه بد بختی بدش هم که دوباره یه سری رفتن ما جزوشون نبودیم و نرفتیم. یا یادته واسه سوریه اسم نوشتیم؟ حتی پاسپورت و عکس و ساکمونم اماده بود. روزهای اخر گفتن شما ها نیایید، گفتن امنیت نیست و مشکل پیش میاد. دیدی که خیلی ها رفتن و ما موندیدم؟ یادته، اونجا هم فقط یه علامت سوال بزرگ تو ذهنم بود . مبهوت مونده بودم که چرا؟ یا همین امسال قرار بود اسم منم جز مکه ای ها باشه ولی اینقدر گذشت و همه فراموش کردن تا اینکه از وقتش گذشت. و یا اینکه تا 2 سال پیش همه اعضای خوانواده هر سال میرفتن مشهد و من به دلایلی 8 سال مشهد رو ندیدم؟ وقتی رفتیم مثل گنگ ها به این ور و اون ور نگاه میکردم. یادت میاد روزهایی که نگاهم به ضریح حضرت معصومه میوفتاد دعا میکردم که بطلبنم. ولی از جلوی درش رد میشدم و نمیتونستم برم توی حرم؟فقط دلمو خوش میکردم به یه سلام خشک و خالی که میدونستم جواب که نداره هیچ و یادت اومد یا بازم بگم؟ جکهای جدید و دسته اولی بود نه؟ فقط نمیدونم چرا وقتی به اینا فکر میکنم بجای خنده گریه ام میگیره ، اشکام بند نمیاد و پیش همه رسواترم میکنه. خدا حرفامو شنیدی؟ بدون که جوابمو فقط از خودت میخوام . بیشتر تر :اصلا نیازمند پند و موعظه و شعارهای شما نیستم. یاعلی
کلمات کلیدی :