حاجی فلانی
تازه اسم نوشته بود برای عمره و حاج آقای یخه آخوندی آن طرف میز، بهش گفته بود: «خدا بخواهد، سال بعد نه، سال بعدش هم نه، سه سال بعد راهی می شوید.» حالا آمده بود کتابخانه که احکام حج نیابتی را از لای کتاب ها بیرون بکشد و دم به ساعت، از من که کنار دستش نشسته بودم سوال می کرد. «اگر فلانی خودش حج رفته باشد چی؟» ، «اگر کوچک تر باشم ازش چی؟»
خدا که می داند. بگذار تو هم بدانی. من آن شب تا صبح آب شدم از حسادت فلانی جان.
کلمات کلیدی :