باران
سر بر فرورفتگی بالش گذاشتم
صدای بوسه های باران بر خاک تشنه و زمین ترک خورده فضا را پر کرده بود...
بیرون،انسانها،جنگل،بیابان را در ذهن خود به تصویر کشیدم...
جنگل را با درختانی که برگهاشان با ناراحتی از شدت باد و گریه ی آسمان
از مادرشان جدا می شدند...
بیابان را خوشحال که چه خوب است سیر شدن...
انسان هایی ناراحت که چرا در این وقت، این هوا می بارد...
و کسانی دیگر که چه خوب است
خیس شدن
زیر این باران زیبا...
و چه زیباست
::: زمین:::
وقت باریدن باران...
پ.ن:از خودمه متن بالا...
کلمات کلیدی :