سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مثبت می اندیشیم!

ارسال‌کننده : در : 88/1/24 11:1 صبح

کار همیشگی شان بود. هر وقت کم می آوردند با صدای بلند می خواندند:  «پسرا شیرند، مثل شمشیرند/ دخترا موشند، مثل خرگوشند» و بعد موووووشش را آن قدر می کشیدند تا بشود هیزم آتشی که از چشم ما گل دخترها بیرون زده بود!

خلاصه اش ساعت ها القاب خوشکل و خوشمزه بین دخترها و  پسرها رد و بدل می شد تا مادربزرگ مهربان از راه برسد و با دو جمله ی  پسر،  پسر قند عسل! دختر، دختر طلا و زر! آتش بس اعلام شود.

اما راستش را بخواهی از بس در همان بازی های بچگی مان شنیده ام که  پسرا شیرند و مثل شمشیر. شیر و شمشیر بودن شان را بدجوری باورم شده....حتا بعد تر ها به این نتیجه رسیدم که چیز خیلی عجیبی هم نیست.  پسر جماعت باید که چون شیر، سلطان جنگل ها! قوی و استوار و نترس باشد. تا شیر مردانی همانند آن ها که جان شان را فدای میهن کردند از بین شان بیرون آید. می دانی از همان بچگی آرزو داشتم یک داداش شیر و  پلنگ و مثل شمشیر و تفنگ داشته باشم، تا آن سوسک سیاه و بدترکیب را لِه کند و چشمان  پسر همسایه را از حدقه در بیاورد!! اصلا آقا جان، اگر بناست مرد، تکیه گاهی باشد برای فرزندان و همسرش، به نفع خودمان است که شیر باشد! و هوش سرشار خرگوش و زیرکی جِری بماند برای خانم ها!

تمام.




کلمات کلیدی :