بزرگترین کاش ها
البته بعید است نیست که خطبه ی حضرت زهرا سلام الله علیها، پس از این همه سال، دست نخورده و اصیل به دست ما رسیده باشد و به عمد یا سهو دچار تغییر نشده باشد؛ اما چاره ای نیست؛ هر چه باشد، بهتر از بی خبری است.
در اواخر این خطبه می خوانیم: «مردم من آنچه وظیفه ى بیان و ابلاغ و اتمام حجت بود به شما گفتم در عین اینکه میدانم گفتار من در شما تاثیرى نخواهد بخشید، چرا که شما مردمى خیانت پیشه اید، و در چنگال زبونى گرفتار.»
و در ادامه آمده است: «خواستم تا با شما اتمام حجت کنم و عذرى براى کسى باقى نماند.» و همچنین «اکنون که جریان چنین است این مرکب خلافت را بگیرید و بناحق غصب کنید و هرگز رهایش مسازید اما بدانید و آگاه باشید پشت این شتر مجروح و زخم است داغ ننگ و رسوائى ابدى همراه اوست و شما را آسوده نخواهد گذارد.»
واضح است مخاطب همه ی این سخنان دقیقا چه کسانی هستند. و مشخص است دلیل به زبان آوردن این سخنان چیست. اما چیزی که باید به آن دقت کرد، روش ایشان در رویارویی با بزرگترین ظلم تاریخ است. البته برای درک بهتر و بیشتر روش ایشان باید همه ی خطبه را خواند. شاید نیازی به توضیح نباشد اما تصور من از این نوع سخن گفتن این است که آن حضرت در برابر بزرگترین ظالمان تاریخ هم به گونه ای سخن گفته اند که اثری از پرخاش و بیرون رفتن از آداب اخلاقی دیده نمی شود.
نکته ی مهم تر اینکه حضرت زهرا سلام الله علیها تصریح کرده اند که این سخنان را لزوما برای تغییر در مخاطبان این سخنان نمی زنند و تنها هدف شان ابلاغ و اتمام حجت است. در این سخنان نه تهدیدی هست، و نه حتی تندی ای. باز هم تاکید می کنم این سخنان در رویارویی با بزرگترین ظالمان، و بزرگترین ظلم تاریخ بوده. کاش رفتار و روش و ادبیات ما هم مانند آن ها باشد.
یادم رفت. متن سخنان حضرت زهرا سلام الله علیها را از اینجا برداشته ام.
کلمات کلیدی :