و هر آغازی را پایانیست ...
ئه! چه جالب، تعطیل شد؟ باز این مدیر برداشت سر خود یه کاری کرد ... خب آقا (خانم) خوش گذشت، خداحافظ
هان راستی قبلش چند مورد رو بگم ( البته می دونین من کوچکتر از اون هستم که بخوام حرفی داشته باشم، ولی ...) :
الان که نگاه می کنم می بینم من فقط 13 تا نوشتم، (با این 14تا)، اصلا روم نمیشه خدافظی کنم، بابا ما طفل صغیر حساب میشیم تو این وبلاگ.
بعد این که الان باز نگاه کردم دیدم زیر این طعم شیرین دو دقیقه نوشته حامد احسان بخش !! آقا یعنی چی؟ اصلا چه معنی میده؟ مگه این وبلاگ جمعی نیست؟ پس این اسم یعنی چی ؟ چرا باید اسم حامد اون بالا باشه و مثلا اسم سایه نباشه؟ کی جوابگوئه؟ نه دیگه واقعا بگو چرا، کاملا جدی ام من.
بعد این که این دیکتاتوری مدیر دومین به حمدلله پایان پذیرفت. تاریخ نشون داده سرنوشت همه ی دیکتاتورهای عالم تلخ خواهد بود. حالا در مورد حامد من دقت نکردم ببینم تلخ بوده یا نه. دوستان بررسی کنن ببینیم تاریخ درست نشون داده بوده یا نه؟
بعد این که از تک تک شما عزیزان که در این مدت به نوشته های حقیر عنایت داشتید، تشکر و قدردانی و سپاس گذاری می کنم.
بعد این که از تک تک شما عزیزان که در این مدت مزاحم شون می شدم با نوشته هام حلالیت می طلبم، اگر حرفی زدم جایی که به دوستی برخورد، یا باعث کدورت خاطرش شد همین جا رسما معذرت خواهی می کنم.
به خصوص این نوشته ی عشق که باعث شد زینب خانم رنجیده خاطر بشن. اگر دومین تعطیل نمی شد همیشه عذاب وجدان داشتم که باعث شدم یکی از نویسنده ها بره. مجددا از زینب خانم عذر می خوام. و البته از سایه خانم که به طور غیر مستقیم درگیر اون نوشته شدند.
بعد این که من خودم داشتم فکر می کردم هفته ی قبل که دومین باید کم کم تعطیل بشه !
و هر آغازی را پایانیست، در دنیای ماده.
خب دیگه بچه ها گریه و زاری بسه، پاشین اشک هاتونو پاک کنین، یه آبی به سر و صورتتون بزنین،درسته دومین تموم شد ولی من که هنوز هستم :)
کلمات کلیدی : خداحافظی، دیکتاتور، دوست