ارسالکننده : در : 87/6/28 12:0 صبح
اگر شما هم از خوانندگان پر و پا قرص وبلاگ ها هستید و به طور مثال، روزانه به تعداد زیادی وبلاگ سر میزنید، همواره با وبلاگ هایی روبرو خواهید شد که به اصطلاح آپدیت (به روز) نشده اند. درصورتی که شما می توانید فقط به وبلاگ هایی که به روز شده اند، سر بزنید و از این طریق در وقت خود صرفه جویی کنید. در این مقاله ما با معرفی روشی، چگونگی اطلاع از به روز شدن وبلاگ ها بدون مراجعه به تک تک آنها را آموزش خواهیم داد. ما در این مقاله به معرفی سرویس معروف وبلاگی Blogarithm می پردازیم.
این سرویس وبلاگی در آدرس http://www.blogarithm.com قابل دسترسی است. با کمک این سایت شما هر روز، براحتی از وبلاگ های به روز شده ی مورد علاقه ی خود باخبر خواهید شد. Blogarithm هر روز با ارسال ایمیلی، لیستی از وبلاگ های آپدیت شده که قبلا توسط شما وارد سیستم شده اند را، به اطلاع شما خواهد رساند. خب برای شروع، به سایت Blogarithm وارد شوید تا لیستی از وبلاگهای مورد علاقه خود را بسازید. همانطور که مشاهده می کنید، در صفحه اول این سایت دو باکس با عنوانهای URL to watch و Your email address وجود دارد. بدین معنی که شما به سرعت میتوانید یک وبلاگ را به لیست خود اضافه کنید، برای این کار آدرس وبلاگ را در باکس بالایی و آدرس ایمیل خود را در باکس پایینی وارد کرده و بر روی دکمه Watch this blog کلیک کنید. به همین سادگی این وبلاگ به لیست وبلاگهای مورد علاقه شما درBlogarithm ، اضافه می شود. البته برای جلوگیری استفاده نابه جا از این سیستم، یک ایمیل تاییدیه هم برای شما ارسال می شود که پس از کلیک بر روی آدرس موجود در نامه، آن وبلاگ به لیست شما اضافه خواهد شد.
همچین شما با کلیک بر روی My Account در بالای صفحه، می توانید برای مدیریت بیشتر، وارد اکانت خود شوید. شما در اکانت خود علاوه بر اینکه می توانید یکباره یک وبلاگ را به لیست خود اضافه کنید (یعنی دیگر ایمیل تاییده برای شما ارسال نخواهد شد) می توانید مدیریت بیشتری نیز بر روی لیست وبلاگ ها داشته باشید. در قسمت Delete Subscriptionsبا تیک زدن وبلاگ، می توانید آن را از لیست حذف کنید. Add Subscriptionنیز برای اضافه کردن یک وبلاگ جدید به لیست می باشد. Change Password برای عوض کردن پسورد شما در سایت، و Update Email Address نیز برای عوض کردن آدرس ایمیل می باشد. پس از اینکه شما لیست وبلاگ های خود را وارد سیستم کردید،Blogarithm هر روز برای شما ایمیلی را ارسال می کند و در آن وبلاگ هایی که نسبت به روز قبل تغییر کرده اند و یا به اصطلاح آپدیت شده اند را برای شما مشخص می کند. طبیعی است که اگر در این مدت هیچ وبلاگی آپدیت نشود، ایمیلی هم از طرف این سایت برای شما ارسال نخواهد شد. در پایان هم متذکر شویم که این سرویس به صورت رایگان ارائه می شود.
منبع :
http://narmafzarpnm.parsiblog.com/-261584.htm
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : در : 86/6/31 1:14 صبح
یا رفیق!
پس فردا اول مهره... اما من امشب، هول روزای مدرسه افتاد تو دلم!
هول زنگای انشا!
حس کردم جناب مدیر، که چند روزیه یحتمل تحت تاثیر دولت خدمتگزار نهم، عنوان عوض کردن!!!... شدن آقا معلم و موضوع انشا دادن!
...
من اصلا قرار نبود امشب و فردا کانکت شم... مجبور شدم! و حالا دیدم نوبت منه!
...
برگ ریزان؟...
آقا معلم! اجازه!... ما آمادگی نداریم... یعنی قول میدیم مشقامونو بنویسیما اما...
هیچ کی از همکلاسیا نیس تقلب برسونه؟!
...
آقا! اجازه!
خب برگریزان یعنی... اتفاقی که تو پاییز میفته!... برگهای درختان به علت... زرد می شن و میریزن!... البته علتش رو می دونستیما... الان یادمون رفت، قول میدیم از معلم علوممون دوباره بپرسیم!
آقا یه چیز دیگه ام درباره برگریزان می دونیم... رسپنا یعنی پاییز، خزان، برگریزان... توش برگ ریزان داشت!
البته این رسپنا که هنوزم بلد نیستم چه جوری می خوننش! جالبه... من دوسش دارم آقا معلم! و جدیدنا شده درس عبرتی برای وبلاگای گروهی!!!
مدیرش هی با نویسنده ها خوب برخورد کرد... هی صبر کرد... اما نویسنده هاش که مثه ما حرف گوش کن نبودن! هی ننوشتن... هی ننوشتن... آخرشم جناب مدیر کارو یکسره کرد و همه رو انداخت بیرون... البته شما نشنیده بگیرین که بدآموزی نداشته باشه واستون!
خب این بود انشای ما درباره ی برگریزان!
دعامون کنید، زیاد... خیلی زیاد که محتاجیم خیلی خیلی زیاد!
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : حامد احسان بخش در : 86/6/29 8:27 عصر
نامه معشوق
اگه واقعا عاشقی همه چیزمعشوق واست عزیزه ، چه برسه به نامه ای که برات نوشته ،جایی میذاریش که نزدیکت باشه تا هروقت دلت واسه عشقت تنگ شد زود برش داری و بخونیش، مواظبشی ،نگرانی که یه وقت خال بهش نیفته ، بوش میکنی و در آغوشش میگیری.زیاد میخونیش بارها و بارها ، قبل از خواب و اول صبح نگاش میکنی اگرچه تو حال خودت باشی و معنی کلماتش رو درست نفهمی ولی بازم باهاش حال میکنی!
گوش کن اینا کلام یه عاشق واقعیه که از نامه معشوقش میگه:
فرزندم ! با قرآن این بزرگ کتاب معرفت آشنا شو اگرچه با قرائت آن ؛ و راهی از آن به سوی محبوب باز کن و تصور نکن که قرائت بدون معرفت اثری ندارد که این وسوسه شیطان ست. آخر، این کتاب از طرف محبوب است برای تو وبرای همه کس، ونامه محبوب محبوب است اگرچه عاشق و محب مفاد آنرا نداند و با انگیزه حب محبوب که کمال مطلوب ست به سراغت آید و شلید دستت گیرد. ما اگر در تمام لحظات عمر به شکرانه این که قرآن کتاب ماست به سجده رویم از عهده بر نیامده ایم.( از فرمایشات امام خمینی رحمه الله علیه).
بیا عاشقی بیاموزیم
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : حامد احسان بخش در : 86/6/28 7:56 عصر
عنوانی که برای این مطلب برگزیدم، اعتقادی قلبی است که بعد از چند سال سردرگمی، تردید و بلاتکلیفی در مورد اعتقادات سیاسیام به دست آوردهام و قویاً هم بر آن پایبند و راسخم.
حکومتی که کمتر از 3 دهه عمر کرده و تجربهیی به اندازهی یک جوان 27 – 28 ساله دارد را نمیتوان با حکومتهایی مقایسه کرد که حداقل چند قرن سابقه دارند و تمامی زیر و بمهای مردمداری، راه و چاههای ارتباط دیپلماتیک با دنیا و اصول سرگرم کردن ملتها را آموختهاند و میدانند که چگونه بحرانهای سیاسی و اجتماعی را مدیریت کنند.
شاید با من همعقیده نباشید اما واقعیت این است که به دلیل ویژگیهای ژنتیکی و ساختارهای روحی و روانی مردمان مشرق زمین، سطح استبداد شخصی و استعمارگری ما ایرانیها به عنوان طیفی از این گروه بزرگ یعنی اهالی شرق نسبت به آدمهای دور و اطرافمان، بیش از حد قابل تصور است.
یک مثال خیلی ساده میزنم. همین ما وبلاگنویسها. چه قدر حاضریم انتقاد بشنویم، چه قدر کامنتهای انتقادآمیز را پابلیش میکنیم؟ یا در زندگی روزمره، اگر بدانیم نسبت به نیازمند و درماندهیی کاری از دستمان برمیآید، حقیقتاً چه قدر عمل میکنیم. آیا دریغ نمیورزیم؟ یا در شهر و خیابان، موقع سوار شدن به تاکسی و اتوبوس، حتی اگر بدانیم نوبتمان هم نیست، آیا حمله نمیورزیم و حق هموطنمان را ضایع نمیکنیم؟
با توجه به این ویژگیها که باعث میشود ما حتی در روابط شخصیمان هم نتوانیم دید باز و صلحآمیزی داشته باشیم، قویاً باید پذیرفت که حکومت به عنوان یک دستگاه عظیم با ابعاد گسترده و بسیاری از ملاحظات امنیتی، بسیار دموکراتیک و آزاداندیش است که این همه مخالف و منتقد را با انواع ادبیات بیرحمانه و گاه غیراخلاقی تحمل میکند و به آنها تریبون میدهد...
خداوکیلی هر کدام از ما (نمیگویم سمت دولتی و منصب حکومتی)، اگر یک سایت خبری ساده هم داشته باشیم، سعی نمیکنیم صدای مخالفان را در نطفه خفه کنیم که دولت و دستگاه قضایی را به دلیل برخورد با مخالفان، به نقد میکشیم؟
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : سایه ساروی در : 86/6/27 1:0 صبح
بسم الله
چند روز پیش تو محل کار نیاز به ورقای آچار (نخونین آچار، بخونین: آ.چهار) مخصوص داشتیم. برا اینکه اشتباه نشه خودم برا تهیه این اوراق، رفتم به شهر کتاب بغل محل کارم، و خوب در بدو ورود، چیزی که جلب توجه میکرد، انواع و اقسام لوازمات التحریر جدید بود. همینطور که منتظر بودم فروشنده ورق رو بیاره، چشمم خورد به کیفای مدرسه که به دیوار زده بودن و خوب البته اونچه توجهم رو جلب کرد، صرف وجود کیف نبود، بلکه عکسای روی این کیفا بود. بله بانوان گرانقدر دربار از یانگوم گرفته تا بانو چویی و گیومیونگ حسود و بانو هن مرحوم همه و همه با خوشرویی کنار هم لبخند میزدند ، بدون توجه به اختلافاتشون. انواع و اقسام کیفا با انواع و اقسام اشکال بانوان محترم دربار ردیف شده بودن تا برن.... کجا؟؟؟... بله!!! مدرسه.
فروشنده که اومد، مبلغ فروش کیفا رو پرسیدم و وقتی مبلغ رو گفت خوب سرم سوت کشید و فروشنده هم تند تند تبلیغ میکرد که: تا دو، سه روز آینده دفتراشم میاریم. نمیدونستم چی بگم. با تعجب بسیار ورقارو گرفتم و برگشتم محل کارم. راستی دلم برا دارا و سارا سوخت.
افاضاه بعدالتحریر
آقای مدیر لطفا تیتر رو بخونن: (من ، او).
اما، من... من کودک این سرزمینم که به راحتی، فرهنگ وهویتم به تاراج میره اونم توسط کی؟؟ او...
و همه هم در خوابن. حالا نمیدونم، خوابن یا خودشونو به خواب زدن. چون اگه خودشونو به خواب زده باشن با توپ و تانکم نمیتونیم بیدارشون کنیم.
همه چشماشونو بستن و به روی خودشونم نمیارن که چه بلایی داره بر سر هویت من میاد. حتی سازندگان دارا و سارا هم نه دلشون برا من سوخت و نه دلشون برا دارا و سارا.
اما، او... او یه خودیه. یه خودی که یا بازیچه دست استعمار شده، یا خود استعماره.
یا متوجه نیست که داره با هویت ایران و ایرانی چه میکنه، یا متوجه هست، خوبم متوجه هست. اونی که متوجه نیست منم و ما.
پ.ن
چیه منتظرِ یه (منِ او) عشقولانه بودین؟؟ گفتم که من اگه بنویسم، آقای امیر خانی، پوست از سرم کنده مینماید. تازشم من ( من و او ) نوشتم.
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : در : 86/6/26 8:9 صبح
----------------------------------------------------
شرح دارد.
شما بنویسید.
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : در : 86/6/25 1:43 صبح
در ایامى که امیرالمؤ منین علیه السلام زمامدار کشور اسلام بود، اغلب به سرکشى بازارها مى رفت و گاهى به مردم تذکراتى مى داد.
روزى از بازار خرمافروشان گذر مى کرد، دختر بچه اى را دید که گریه مى کند، ایستاد و علت گریه اش را پرسش کرد. او در جواب گفت : آقاى من یک درهم داد خرما بخرم ، از این کاسب خریدم به منزل بردم اما نپسندیدند، حال آورده ام که پس بدهم کاسب قبول نمى کند.
حضرت به کاسب فرمود: این دختر بچه خدمتکار است و از خود اختیار ندارد، شما خرما را بگیر و پولش را برگردان .
کاسب از جا حرکت کرد و در مقابل کسبه و رهگذرها با دستش به سینه على علیه السلام زد که او را از جلوى دکانش رد کند.
کسانى که ناظر جریان بودند آمدند و به او گفتند، چه مى کنى این على بن ابیطالب علیه السلام است !!
کاسب خود را باخت و رنگش زرد شد، و فورا خرماى دختربچه را گرفت و پولش را داد.
سپس به حضرت عرض کرد: اى امیرالمؤ منین علیه السلام از من راضى باش و مرا ببخش .
حضرت فرمود: چیزى که مرا از تو راضى مى کند این است که : روش خود را اصلاح کنى و رعایت اخلاق و ادب را بنمایى .
منبع: یکصد موضوع 500 داستان
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : در : 86/6/24 3:15 صبح
یا رفیق!
باز ماه رمضون شد و باز سریالا دست از سرت بر نمی دارن!
شبکه یک: اغما
شبکه دو: میوه ممنوعه
شبکه سه: یک وجب خاک
شبکه چهار: ویژه ی فرهیختگان است!!! بی خیال فیلم و سریال!
شبکه پنج: شکرانه
بابت ساعت پخش شرمنده، می دونم بعد از اذانه، بگردین پیداشون می کنین!
نگران نباشین، مسئولین محترم جوری برنامه ریزی کردن که روزه داران عزیز توفیق مشاهده ی هیچ فیلمی رو از دست ندن، فیلما با هم تداخل ندارن!!!!
...
لیست فیلما و شبکه ها رو مدیون مهمونی افطار امشبم!!!... اینقدر که بحث کردن کدوم جالبه و کدوم نیس!
چند وقتیه حالم از تلویزیون و برنامه هاش بهم می خوره!... البته سعی کردیم با حفظ ارادت خدمت جناب ضرغامی باشه، که با اومدنش کلی ما رو مسرور کرد، اما ظاهرا فایده نداشته این سعیمون!
این که علل مشکلات من با تلویزیون چیه... بماند! بیشتر از دو ساعت می شه، جناب مدیر دوباره فکر اخراجمون به سرشون میزنه!
اما واقعا مونده م تو این که فلسفه ی سریالای ماه رمضون چیه؟...
مگه نه این که ماه رمضون یه فرصت طلاییه... مگه نه اینکه برا این ماه کلی توصیه و سفارش شده... مگه نه اینکه تو این ماه بیشتر باید حواسمون جمع باشه؟... پس این سریالا چیه؟ که هیچ شبکه ای هم خودشو محروم نکرده، البت جز همون شبکه ی فرهیختگان عزیز!!!!...
ماشالا تلویزیونم که خودشو خفه کرده با تبلیغاتش: روزه داران عزیز! از افطار تا پاسی از شب، همراه سریالای جورواجور ما باشین! ما به پول فروش پیامهای بازرگانی لابه لاش محتاجیم!
...
نمی دونم از مخاطب سنجی و جدول زمان بندی چیزی می دونین یا نه؟
ساعات پخش سریالا یه جورایی بهترین ساعت پخشه با بیشترین بیننده ی ممکن و اون وقت... سخنرانی دکتر رفیعی... ساعت چند صبح بود؟... پنج؟
حالا بر فرض تبلیغ هم بکنن، چی می خوان بگن؟ بیننده ی عزیز! درسته خوابتون میاد،مهم نیس! خواستین هم بخوابین، محض خالی نبودن عریضه سخنرانی مذهبی هم پخش می کنیم، پیام بازرگانی نداره! آسوده بخوابید!!!!!
.....................................................................
1. کاش می دونستم باید الان با کی دعوا کنم!!!!!
2. نگید زیادی سخت گیرم، با فیلم و سریال مشکل ندارم اما یه کم به فلسفه ی پخش این فیلما فکر کنید، شاید بهم حق دادین!
3. رفتم سایت صدا و سیما که جدول پخش برنامه های ماه رمضون و ساعت دقیق سریالا رو براتون پیدا کنم، اما ظاهرا اون جا هنوز ماه دیده نشده!... ویژه های شعبان داشت!!!!!
تو این روزا و شبا خیلی دعامون کنید که شدید محتاجیم!
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : در : 86/6/23 2:0 صبح
۱۴۶۲ گونه از حشرات خوردنی توسط انجمن سرخپوستان امریکا ثبت شده است. امروزه هزاران نفر در اتیوپی و سودان به دنبال قحطی ازبین می روند که گسترش این عا دت غذایی می تواند کمک کننده باشد. در فروشگاههای منطقه ISAN خوردن عقرب ها ، ملخها، لارو، سوسکها و حتی سگها نیز ممکن است.
امروزه ساکنین بانکوک خوردن حشرات را درک می کنند.ملخهای کنسرو شده ، ملخهای دریایی ، سوسکهای ابزی ، سیرسیرکها ، پوپ پروانه کرم ابریشم و تخم مورجه ها در این فروشگاهها دیده می شوند. بخش حشره شناسی دانشگاه ایوا و کنتاکی تحقیقات زیادی در این زمینه انجام داده اند و روشهای پخت حشرات ، خرید یا تهیه آنها را ارائه داده اند و اهمیت تغذیه حشرات به عنوان پروژه های تحقیقاتی مورد بررسی دقیق قرار گرفته است. حتی هنرمندان سینمایی همچون آنجیلینیا جولی نیز به طرفداران تغذیه از حشرات پیوسته و میگوید:من سوسری ، لارو زنبور و زنجره میخورم و به پسرم نیز درCambodia سوسری و زنجره میدهم.
منبع وبلاگ:http://www.aent.persianblog.ir/
کلمات کلیدی :